اضطراب‌های آخرالزمانی سال 2000
اخبار جالب توجه آغاز هزارة سوم
مترجم: ف. شفیعی سروستانی

با نزدیک شدن آغاز سال 2000 ـ سالی که تنها به‌خاطر داشتن «سه‌صفر»، ویژه و استثنایی گشت ـ هیجانات هزاره‌گرایی، ذهن و روح بسیاری از مردم جهان را در برگرفت. مؤسسة تحقیقاتی «گرایشات»،1 پیش‌بینی کرده بود فن غیب‌گویی و پیش‌گویی در میان کشورها توسعه یابد. پیش‌گویی‌های رایج از این قرار بود:
1. بازگشت عیسی مسیح.
2. ظهور «ضد مسیح»
3. جنگ بزرگ «آرماگدون» که موجب مرگ میلیاردها نفر می‌شود.
4. ورود میهمانان فضایی که جهان ما را به صورت چشم‌گیری تغییر می‌دهند؛
5. فجایع بزرگ طبیعی، از جمله زلزله که باعث نابودی تمدن بشری می‌گردد؛
6. فاجعة تکنولوژیکی که به دلیل عدم آمادگی در برابر برنامه‌های کامپیوتری رخ می‌دهد.
سال 2000 فرارسید و حادثة خاصی روی نداد. به نظر می‌رسید این سال نیز مانند سال‌های قبل است. پایان هزارة دوم بدون هیچ موجی آمد و رفت. مؤسسة «ینکلوویچ پارتنرز»2 یک نظرسنجی در سال 1993 انجام داد و دریافت که بیست درصد مردم آمریکا معتقد بودند: «بازگشت عیسی مسیح(ع) در حوالی سال 2000 روی خواهد داد.».
طی سال 2001 اضطراب‌های هزاره‌گرایانه به سرعت فروکش کرد. این موضوع طبیعتاً صدمات مخربی بر منتظران آخرالزمان داشته است. جالب است ببینیم آنها چگونه با این موضوع برخورد کردند و آیا این واقعه اثر ماندگار خاصی باقی گذاشته است یا خیر؟

اخبار نگرانی‌های قبل از آغاز هزارة جدید
«ریچارد لاندز»،3 مدیر مرکز مطالعات هزاره در دانشگاه بوستون گفت:
من بیشتر نسبت به بعداز سال 2000 نگرانم. ... مشکل واقعی این است که بعداز این زمان ـ در دهة اول قرن آینده ـ گروه‌های آخرالزمانی به تندروی گرایش می‌یابند. آنها به دنبال قربانی می‌گردند.
FBI مطالعة گسترده‌ای در ارتباط با احتمال خشونت‌های مذهبی در آغاز سال 2000، آغاز نمود و نام آن را «پروژة مگیدو» نهاد. وزارت اطلاعات کانادا «سی.اس.آی.اس» (CSIS) در دسامبر سال 1999 گزارش مشابهی منتشر کرد. آنها برآورد کردند ممکن است، 400 فرقه‌ای که به ترویج عقاید آخرالزمانی سال 2000 می‌پردازند، برای جلو انداختن روند آخرالزمان اسلحه جمع‌آوری کرده باشند. سی.اس.آی.اس گزارش داد:
نزدیک شدن سال 2000 موجب برانگیختن اضطراب‌های هزاره‌گرایان و تشدید نگرانی‌ها نسبت به حوادث بعد از آن و تهدیدهای بالقوة گروه‌هایی که می‌خواهند با خشونت از عقاید خود دفاع کنند، شده است. مشخص نیست چه فرقه‌هایی پتانسیل خشونت دارند. با این حال نباید این احتمال‌ها را نادیده انگاشت. آنها ممکن است اهدف خود را به اشکال گوناگونی آشکار کنند.
 در اسرائیل نگرانی‌هایی نسبت به احتمال خودکشی‌های دسته‌جمعی با انگیزة مذهبی وجود داشت. این نگرانی‌ها حول دو موضوع بود؛ اول، اینکه اورشلیم کانون اصلی خودکشی‌های دسته‌جمعی قرار گیرد و دوم اینکه تروریست‌های مسیحی با هدف به راه انداختن جنگ آرماگدون و بازگشت مسیح به اورشلیم هجوم آورند.
نیروهای امنیتی اسرائیل در طول سال 2000، انتظار سه‌میلیون توریست را داشتند. به نظر می‌رسید این احتمالات جدی گرفته شده‌اند. دستگیری توریست‌ها و افرادی که دچار اختلالات ذهنی بودند برای نیروهای اسرائیلی کار بسیار طاقت فرسایی بود. یک سخنگوی پلیس گفت:
اگر برخلاف انتظار، مسیحا ظاهر نشود، از این وحشت داریم که بعضی از معتقدان ناامید، ابتکار عمل را در دست گیرند و روند آخرالزمان را تسریع بخشند. با مشکلاتی که هم اکنون در اینجا داریم، اسرائیل به سختی می‌تواند از پس چنین حوادثی برآید.

اخبار جالب توجه
با نزدیک شدن  هزارة سوم، پیشگویی‌های آخرالزمان اثر بزرگی بر ملت آمریکای شمالی داشت:
 انتشار مجموعة کتاب‌های «تیم لاهی»4 و «جری جنگینز»5 با نام رها شده6: [این کتاب‌ها]، شاهد موفقیت عظیمی بود. بیش از 17 میلیون نسخه از این مجموعه از تاریخ 27 جولای 2000 فروخته شد. رمان هفتم این مجموعه با عنوان سکنا گزیده: وحش به تصرف درمی‌آورد بین ماه مه سال 2000 تا پایان ماه جولای، بیش از دومیلیون نسخه فروش داشت.
 روان‌پزشکان اسرائیل، ماه مه 1998: یک منبع خبری ناشناس گزارش داد: روان‌پزشکان اسرائیلی در حال آماده شدن برای مواجهه با هجوم زائرانی می‌باشند که با مشکلات روانی هزاره روبرو هستند. دکتر «یربار ال» دربارة علایم بیماری اورشلیم اسناد و مدارک تهیه کرده است. او می‌گوید:
بیماران را زائرانی تشکیل می‌دهند که خود را یکی از شخصیت‌های کتاب مقدس (عیسی(ع)، داوود(ع)، مریم مقدس و حتی مریم مجدلیه) یا افراد برگزیده و کسانی که مأموریت الهی دارند، می‌دانند. کلینیک «جیویت شال» معمولاً در سال 150 نمونه از این بیماران را معالجه می‌کند. حدود 40 نفر از این افراد باید به بیمارستان فرستاده شوند. از نوامبر سال 1997 شمار مبتلایان 50 تا 60 درصد افزایش داشت. این اختلال به میزان قابل توجهی در میان مسیحیان پروتستان و یهودیان و در آمریکا و اروپا شایع است. انتظار می‌رفت صدها نمونه از این نوع بیماران در سال 2000 در میان سه میلیون زائر سرزمین مقدس وجود داشته باشند.
 اقامت در اسرائیل، 1998: ریچارد لاندز، مدیر مرکز مطالعات هزاره دانشگاه بوستون به مسئولان اسرائیل پیشنهاد داد از پذیرش توریست‌هایی که بلیت رفت و برگشت و محل اقامت مشخص ندارند خودداری کنند. او گفت:
به نیروهای اسرائیلی می‌گویم: کوه زیتون ممکن است در تسخیر کسانی که در انتظار بازگشت مسیح در آن سکنا می‌گزینند، قرار گیرد. اگر آنها بعداز ناامیدی از این موضوع به حفاری زمین بپردازند با وضعیت خاصی روبرو می‌شوید.
 مهاجرت مسیحیان به اسرائیل، 1998: بعضی از مسیحیان اوانجلیک ایالات متحده آمریکا، دارایی‌های خود را فروختند و به سمت کوه زیتون کوچ کردند. هتل کوه زیتون در تبلیغات خود چنین آورده بود:
دوست دارید روزی که عیسی مسیح باز می‌گردد چگونه در کوه زیتون اقامت داشته باشید؟
 این هتل را مسلمانان فلسطینی اداره می‌کنند. از تاریخ اکتبر 1998، سه گروه مذهبی شناخته شده ایالات متحده مشغول فروش اموال خود و حرکت به سوی اورشلیم بودند.
 نامة مسالمت‌آمیز کلیسای اوانجلیک لوتران آمریکا، نوامبر 1998: خبرگزاری بین‌المللی کلیسای مسیحی در 18 نوامبر سال 1998 گزارش داد:
اسقف‌های کلیسای اوانجلیک لوتران آمریکا نامة  مسالمت‌آمیزی منتشر نموده و با رد پیشگویی‌های وحشیانه در مورد پایان جهان اعلام کردند باید، با امید، به هزارة سوم خوشامد گفت.
«اچ. جرج اندرسون»، اسقف سرپرست و 65 اسقف شورای این کلیسا که بیش از 5 میلیون عضو دارد گفت: انتشار این نامه به دلیل هراس رو به افزون تغییر هزاره ضروری بود.
 فیلم‌های آخرالزمانی، اکتبر 1999: «امگا کد»، فیلم مستقل شبکه «ترینیتی»،7 بزرگ‌ترین تلویزیون مسیحیان اوانجلیک در ایالات متحده، می‌باشد. موضوع اصلی فیلم نمایش «جذبه»؛ یعنی زمانی است که مسیحیان رستگار، چه زنده و چه مرده، برای ملاقات با مسیح به سمت آسمان عروج می‌کنند. تیم 2400 نفره‌ای از کشیشان به تبلیغ این فیلم می‌پرداختند. «هال لیندسی»، پیشگوی پرکار کتاب مقدس، مشاور این فیلم در زمینة پیشگویی‌ها بود. امگا کد تا 25 اکتبر جزو ده فیلم برگزیدة هفته به شمار می‌رفت.
 عکس‌العمل یهودیان به مراسم 31 دسامبر: 31 دسامبر سال 1999 مصادف با روز جمعه بود. غروب جمعه با آغاز روز مذهبی یهودیان همراه است. بسیاری از یهودیان نسبت به شرکت در روز جشن مسیحیان و انجام وظایف مذهبی خود در روز شنبه دچار دوگانگی شدند. یهودیان در ایالات متحده از سه روایت متفاوت پیروی می‌کنند و هریک رفتار متفاوتی نسبت به این دوگانگی داشتند:
ـ یهودیان ارتدوکس: آنها هرگونه امر دنیوی را در انجام وظایف مذهبی روز شنبه رد نمودند. اتحادیة جماعت ارتدوکس آمریکا، بزرگ‌ترین کنیسة یهودیان ارتدوکس، اعضای خود را به مقاومت در برابر سازش با فرهنگ سکولار آمریکا فراخواند. آنها تهدید کردند سند «کوشر»8 یکی از رستوران‌های نیویورک را که مورد مصرف یهودیان ارتدوکس است، باطل می‌کنند. خاخام‌های ارتدوکس اسرائیل سعی کردند فعالیت‌های هتل‌ها و رستوران‌های کوشر کشور را، حتی اگر مشتریان غیریهودی باشند، محدود سازند.
ـ یهودیان اصلاح طلب: بسیاری از جماعت‌های یهودی اصلاح‌طلب که به اتحادیة لیبرال گروه‌های عبری آمریکا مرتبط‌‌اند تصمیم گرفتند، هرچه زودتر فعالیت‌ها را تعطیل کنند و اعضای خود را برای شرکت در امور سکولار و جشن آزاد بگذارند.
ـ یهودیان محاظفه‌کار: اتحادیة کنیسة حذب یهودیان محافظه‌کار آمریکا رساله‌ای را با عنوان، «شنبة قرون» به چاپ رساند. آنها اعضای گروه خود را به سپری کردن آن‌روز به روش یهودی و در کنار خانواده وادار نمودند.

پی‌نوشت‌ها:
1. Trends Research Institute.
2. Yankelovich Partners.
3. Richard Landes.
4. Tim Lahaye.
5. Jerry Jenkins.
6. Left Behind.
7. Trinity Broadcasting Network.
8. مصرف گوشتی که به روش یهودی ذبح شده است (م).

ماهنامه موعود شماره 56 

دسته ها :
دوشنبه ششم 8 1387

 

بشر به مقتضاى حب ذات و طبیعت جستوجوگر خود همواره به سرانجام دنیا مى‌‌اندیشد و اکنون که فقر و فساد، ظلم و ستم، تبعیض و ناجوانمردى، استعمار و استثمار، انحصارطلبى قطب سلطه گر و صدها و هزاران پدیده نا میمون فرهنگى، سیاسى و اقتصادى و اجتماعى به صورت وحشتناکى بر جوامع بشرى چنگ انداخته و عرصه را بر انسان‌‌هاى آزادیخواه و طالب حداقل حقوق انسانى تنگ نموده، این سؤال که آینده جهان و پایان تاریخ چگونه خواهد بود از اهمیت ویژه برخوردار است.


و اهمیت بیشتر آن زمانى روشن‌‌تر مى‌‌گردد که به این نکته توجه داشته باشیم که بشر در دوران اوج شکوفایى علمى، صنعتى و تکنولوژى است و این همه رشد و ترقى نه تنها مشکلى از بشر خسته از جنگ‌‌ها و خونریزى‌‌ها، اضطراب‌‌ها و تشویش‌‌ها، نامردمى‌‌ها و تبعیض‌‌ها برطرف نساخته، که مایه تورّم مشکلات و تشدید دردهاى او گردیده است.

اکنون باید بگوییم این حق آدمى است که بداند بشر در سیر قهقرایى به گرداب فلاکت و بدبختى افکنده خواهد شد یا با آینده‌‌اى روشن و عصرى طلایى که آدمى به حقوق انسانى خود مى‌‌رسد و به سعادت و فلاح دست مى‌‌یابد مواجه مى‌‌شود. دانستن هر یک از این دو پاسخ فقط رفع یکى از مشکلات فکرى او نیست بلکه نوع جهت‌‌گیرى او را در زندگى معین خواهد کرد و او را از خمودگى و سستى، یأس و افسردگى، اضطراب و پریشانى، انحطاط و سقوط خارج ساخته به انسانى پرتکاپو و فعال، امیدوار به آینده، صبور، مقاوم و ترقى خواه تبدیل خواهد کرد.

همه ادیان الهى و بیشتر مکاتب بشرى، درباره پایان تاریخ، اظهار نظر کرده‌‌اند. در همه پیش‌‌گویى‌‌هاى{ . نجات بخشى در ادیان، ص 13 و 14؛ على و پایان تاریخ، ص25-15. }
مربوط به آخرالزمان، خبرهاى وحشتناک و نگران‌‌کننده‌‌اى وجود دارد؛ ولى اغلب بر این امر اتّفاق نظر{. هزاره گرایى، ص 25}
است که پایان کار بشر، روشن و سعادت‌‌آمیز است. در تمام فرقه‌‌ها و{نجات‌‌بخشى در ادیان، ص 13 و 14.}

مذاهب اسلامى، کم و بیش سرانجام سعادت‌‌مند بشر پیش‌‌بینى شده است.{ . قیام و انقلاب مهدى، ص 5.}
در متون زرتشتى (از آیین‌‌هاى باستان) به صراحت از دوره طلایى بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوب‌‌ها و بلاهاى بسیار مسبوق خواهد بود و با ظهور واپسین منجى (سوشیانس) محقّق مى‌‌شود. در آیین هندوان نیز هر{ اوستا، گاهان، یسنه 46، ب 3 و یَشتها، اردیبهشت، ب 10 - 17 و فروردین، ب 129؛ نجات‌‌بخشى در ادیان، ص 3 - 71.}

دوره انسانى به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب و افول تدریجى معنویت اوّلیه است و از آن، به عصر ظلمت (Kali Yuga) تعبیر مى‌‌شود؛ سپس منجى بشر ظاهر شده و با فروپاشى جوامع انسانى و ازبین رفتن شرارت‌‌ها، دوره‌‌اى نو آغاز مى‌‌گردد. در متون بودایى نیز از این{. بحران دنیاى متجدّد، ص 1 و اوپانیشاد، ص 772 - 774 و 737.}
دوره، سخن به میان آمده است. در{ . بودا، ص 518 و 519؛ على و پایان تاریخ، ص 23. }
ادیان ابراهیمى، بیش از آیین‌‌ها و مکاتب دیگر بر دوره طلایى بشر در پایان تاریخ، تأکید شده است. در عهد عتیق، برقرارى سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیش‌‌بینى شده که به وسیله »مشیح« محقّق مى‌‌شود. در{. کتاب مقدّس، اشعیاء 11 و 12، یوئیل 3 و 4، زکریا 9، دانیال 2: 44، و 7: 13 و 27.}

عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده و مکاشفه یوحنا به طور کامل به{ . کتاب مقدّس، متى 24: 15 - 44، و رسل 2: 17 - 21. }
حوادث ناگوار آخرالزمان، اختصاص یافته و در پایان آن، به برقرارى صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مؤمنان اشاره شده است. در میان مکاتب{ کتاب مقدّس، مکاشفه یوحنا 4 - 22؛ نجات بخشى در ادیان، ص113 - 133.}

بشرى، پیش‌‌بینى »مارکس« از مدینه کمونیستى همراه با کمون نهایى ایجاد شده، تصویرى از جامعه بى‌‌طبقه و بى‌‌نیاز از دولت را ارائه مى‌‌دهد.{ مارکس و مارکسیسم، ص 91 - 94.}
پیش‌‌بینى‌‌هاى »رنه‌‌گنون« (عبدالواحد یحیى) از افول و فروپاشى تمدّن مادّى غرب و ظهور مجدّد حقّ و حقیقت که با نظر به داده‌‌هاى آیین‌‌هاى باستان و ادیان ابراهیمى ارائه شده خبر مى‌‌دهد. نظریّه پایان تاریخ{ بحران دنیاى متجدّد، ص 2، 20، 55، 105، 154 و 186؛ علائم آخرالزمان، ص 188 - 199، 200 و 318.}

»فوکویاما« پیروزى نهایى نظام غربى و حاکمیّت ابدى آن بر سرتاسر جهان را پیش‌‌بینى کرده است و نظریّه{ . »پایان تاریخ و آخرین انسان‌‌ها« مجله اطلاعات سیاسى واقتصادى، ص 22.}

»برخورد تمدّن‌‌ها« از »هانتینگتون«، جنگ جهانى تمدّن‌‌ها و نظم جهانى نوین براساس مرزهاى تمدّنى را در پایان این دوره از جهان، پیش‌‌بینى مى‌‌کند.
{ . برخورد تمدّن‌‌ها و بازسازى نظم جهانى، ص 485 و 516. }


دیدگاه کلّى قرآن درباره پایان تاریخ
دیدگاه قرآن درباره سرانجام بشر، دیدگاهى خوش‌‌بینانه بود و پایان دنیا، پایانى روشن و سعادت آمیز دانسته شده است. سرانجامف سعادت‌‌مند جهان، همان تحقّق کامل غرض آفرینش انسان‌‌ها است که چیزى جز عبادت خداوند نخواهد بود:
»و مَا خَلَقتف الجفنَّ والإفنسَ إفلَّا لفیَعبدونَ.« (ذاریات(51)، 56).

عبودیّت الهى در سطوح گوناگون فردى و اجتماعى آن، براساس برنامه‌‌ریزى خداوند و در چارچوب اصل اختیار واقع شده و غالب انسان‌‌ها از آن بهره‌‌مند مى‌‌شوند:
»وَعدَ اللَّهف الَّذینَ ءَامَنوا مفنکفم وعَمفلوا الصَّلفحتف لَیَستخلففنَّهفم ففى‌‌الأَرضف... ولَفیمَکّفننَّ لَهفم دفینَهفم الَّذفى ارتَضى لَهفم و لَیفبدّفلنَّهفم مفن بَعدف خَوفهفم‌‌أَمناً یَعبفدونَنفى لَایفشرفکونَ بفى شَیئاً« (نور(24)،55).
»هفو الَّذفى أَرسَلَ رَسولَهف بفالهفدى وَدفینف الحَقّ لفیفظهفرَهف عَلَى‌‌الدّفینف کفلّفهف.« (توبه(9)،33؛ فتح(48)،28؛ صف(61)،9)
{. تاریخ الغیبة الکبرى، ص 233 - 239؛ تاریخ ما بعدالظهور، ص33. }

آیات ناظر به آینده جوامع انسانى، بر عنصر خوش‌‌بینى در جریان کلّى نظام طبیعت و طرد عنصر بدبینى درباره پایان کار بشر تأکید ورزیده، به نوعى فلسفه تاریخ براساس سیر صعودى و تکاملى آن اشاره دارد. از{ قیام و انقلاب مهدى، ص 6 و 14.}

نگاه اسلام، دین با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف، در کامل‌‌ترین شکل خود به بشر عرضه شده:
»اَلیَومَ أَکمَلتف لَکفم دفینَکفم و أَتمَمتف عَلیکفم نفعمَتى و رَضیتف لَکفم الإفسلمَ دفیناً« (مائده(5)،3).
و همواره با انتقال از جامعه‌‌اى به جامعه دیگر شکوفاتر مى‌‌گردد:
»مَنْ یَرتدَّ مفنکفم عَن دفینفه فَسوفَ یأتفى اللّهف بفقَومف یفحفبّفهم و یفحفبّونَه«. (مائده(5)،54){ . فلسفه تاریخ، ص 251-247. }
خداوند از پیامبران گذشته، پیمان گرفته که به پیامبر خاتم(ص) ایمان‌‌آورده، به‌‌او یارى رسانند (آل عمران(3)،81) بنابراین، تمام نبوت‌‌ها و شرایع پیشین، مقدمه و پیش درآمد شریعت ختمیّه‌‌اند. از ظاهر برخى{. نهج البلاغه، ص 20؛ خاتمیّت، ص 21.}
آیات، چون:
»والسَّبقونَ السَّبقونَ × أفولئفکَ المفقرَّبونَ... × ثفلَّةٌ مفن الأَوَّلینَ × وَ قَلیلٌ مفن الأَخفرین« (واقعه(56)،10 - 13 و 14).
و نیز بعضى روایات برمى‌‌آید که{ . صحیح بخارى، ج 4، ص 228 و 229. }

پیشینیان از مردم آخرالزمان، فضیلت و مرتبه بالاترى داشته‌‌اند؛ امّا اهل{. بیضاوى، ج 5، ص 284؛ من وحى القرآن، ج 21، ص 329.}
تفسیر، سبقت گرفتگان را پیامبران و اصحابشان دانسته و سبقت را فضیلتى براى اقوام گذشته نشمرده‌‌اند؛ زیرا طبیعى است که اصحاب پیامبر(ص)، نسبت به تمام پیامبران دیگر و اصحابشان بسیار کم‌‌تر باشند؛ البته{. نهج البیان، ج 5، ص 135؛ نمونه، ج 23، ص 207. }

روایاتى نیز حاکى از نسخ آیه مزبور نقل شده که درست به نظر{ . الدرّالمنثور، ج 8، ص 8.}
نمى‌‌رسد؛ و به دلیل سطح بالاى{ . الکشاف، ج 4، ص 459.}

معرفت مردم آخرالزمان معجزات حسّى اقوام گذشته، جاى خود را در اسلام به معجزه عقلى و علمى (قرآن) داده و وحى قرآنى، با سخن از قرائت{ . الاتقان، ج 2، ص 252. }
و علم و قلم، آغاز مى‌‌شود:
»افقرَأ بفاسمف رَبّفکَ الَّذفى خَلَقَ × خَلَقَ الإفنسنَ مفن عَلَقف × افقرَأ و رَبّفکَ الأَکرَمف × الَّذفى عَلَّمَ بفالقَلمف × عَلَّمَ الإفنسنَ ما لَم یَعلَم«. (علق(96)، 1 - 5).

و قرآن، از دوره ماقبل اسلام، به عنوان عصر جاهلیت در مقابل عصر علم و خرد یاد مى‌‌کند:
»الجَهفلیَّةف الأفولَى« (احزاب(33)،33).
{. خاتمیت، ص 39-36.}
از این رو، طبق روایات، سوره توحید و شش آیه آغازین سوره حدید، براى اقوامى در آخرالزمان نازل شده که در کاوش‌‌هاى دینى، از اقوام پیشین ژرف‌‌اندیش‌‌تر و دقیق‌‌ترند. در{ الکافى، ج 1، ص 91.}

روایات متعدد دیگر نیز دوره آخرالزمان و مردم آن، به رغم وقوع فتنه‌‌ها و آشوب‌‌هاى بسیار، بهترین زمان و بهترین مردم شناسانده شده‌‌اند؛ بنابراین، میان دیدگاه{ بحارالأنوار، ج 52، ص 124 و 125؛ کتاب الغیبه، نعمانى، ص206. }

خوشبینانه اسلام درباره پایان تاریخ و ظهور آفت‌‌هاى اجتماعى بسیار در آن دوره، هیچ گونه تنافى وجود ندارد. برخى از پیامبران نیز به دلیل فضیلت مردم آخرالزمان، از خداوند خواسته‌‌اند که نام و راهشان در میان آنان جاوید بماند. (شعراء(26)،84) قرآن، امت{ البرهان، ج 4، ص 174.}
پیامبر را معتدل‌‌ترین و در نتیجه کامل‌‌ترین:
»و کَذلفکَ جَعلنکفم أفمَّةً وَسَطاً« (بقره(2)،143).
{ . خاتمیت، ص 19.}

و بهترین امّت:
»خَیرَ أفمَّةف افخرفجَت لفلنَّاسف« (آل عمران(3)،110).
معرفى مى‌‌کند؛ بر همین اساس،{. نمونه، ج 23، ص 208.}
خوارق عادت در آخرالزمان به کمترین میزان رسیده و خداوند از طریق سنت‌‌هاى طبیعى تاریخ، جوامع بشرى را با آزمایش‌‌هاى مختلف به حدى از بلوغ، شعور و تجربه مى‌‌رساند که زمینه حکومت جهانى صالحان مهیا شود و بر اساس سنّت همیشگى{ . تاریخ الغیبه الکبرى، ص 244-242.}

خویش، مؤمنان را بر همه موانع چیره ساخته، به فتح و پیروزى پایدار مى‌‌رساند:
»إفنَّهفم لَهمف المَنصفورونَ × و إفنَّ جفندَنا لَهفم الغَلفبون«. (صافات(37)،172 و 173).
{ . فى ظلال، ج 5، ص 3002.}
از مجموعه مباحث گذشته مى‌‌توان نتیجه گرفت که دوره اسلامى، همان دوره آخرالزمان است که تحقق کامل دیدگاه مثبت اسلام درباره پایان تاریخ، در عصر ظهور امام مهدى(عج) به وقوع خواهد پیوست.


نشانه‌‌ها و رخدادهاى مهم آخرالزمان
ختم نبوت و نزول واپسین شریعت که با ظهور پیامبر اسلام تحقق یافت، نخستین نشانه پایان تاریخ به شمار مى‌‌رود؛ لذا مفسران، مقصود{. الفرقان، ج 26 و 27، ص 109.}

ازنشانه‌‌هاى قیامت‌‌رادر آیه ذیل، بعثت پیامبر(ص) دانسته‌‌اند که نسبت به عمر جهان، فاصله بسیار کمى تا قیامت دارد:
{. مجمع البیان، ج 9، ص 154؛ قرطبى، ج 16، ص 159.}
»فَهَل یَنظفرونَ إفلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأتفیَهفم بَغتَهً فَقَد جَاءَ أَشراطفها«. (محمد(47)،18)
در آخرالزمان وقایع فراوان دیگرى نیز پیش‌‌بینى شده که بیشتر به دوره پایانى آن (مقارن با ظهور حضرت مهدى) مربوط مى‌‌شود:

1. بحران معنویّت: پیش از ظهور امام زمان(عج) جوّ حاکم بر جهان، جوّ ستم، گناه و فساد خواهد بود:
»افقتَربَ لفلنَّاسف حفسابفهفم و هفم ففى غَفلَةف مفعرفضون.« (انبیاء(21)، 1).
در این آیه، مردم آخرالزمان، به غفلت و اعراض از خداوند، متّصف شده‌‌اند. در روایات نیز منظور از{. التفسیر الکبیر، ج 22، ص 140؛ التحریروالتنویر، ج 17، ص 9.}

اشراطالساعة که در آیه 18 سوره محمد(47) به آن اشاره شده، رواج بیش از حدّ کفر، فسق و ظلم دانسته شده و موارد متعدّدى از آن بر شمرده شده‌‌است.
{ . تفسیر قمى، ج 2، ص 279 - 282؛ نورالثقلین، ج 5، ص 37.}

2. وقوع اختلاف‌‌ها و درگیرى‌‌هاى بسیار: یکى از نشانه‌‌هاى آخرالزمان، اختلاف‌‌ها و درگیرى‌‌هاى فراوان میان گروه‌‌هاى گوناگون است:
»فَاختَلفَ الأَحزابف مفن بَینهفم فَویلٌ لفلَّذینَ کَفَروا مفن مَشهَدف یَومف عَظفیم.« (مریم(19)، 37) روایات، این آیه را به ظهور فرقه‌‌هاى مختلف در جهان اسلام مربوط دانسته‌‌اند که در آخرالزمان پدید آمده، موجب اختلاف‌‌هاى بسیار خواهند شد. آیه »یَلبفسَکفم شفیَعًا و یفذفیقَ{. تفسیر عیّاشى، ج 1، ص 64؛ البرهان، ج 3، ص 712.}

بَعضَکفم بَأسَ بَعض« (انعام(6)، 65) نیز به وقوع اختلاف‌‌ها و قتل و کشتار در آخرالزمان تفسیر شده است. بر{. تفسیر قمى، ج 1، ص 232.}

اساس روایتى، آیه »ولَنبلونَّکم بشى‌‌ءف مفن الخَوف و الجفوع و نَقصف من الأَمولف و الأَنففس...« (بقره(2)،155) به ترس و ناامنى، گرسنگى و قحطى و فقر و کشتار در آخرالزمان اشاره دارد.
{ . نور الثقلین، ج 1، ص 142.}

3. ظهور دجّال: درهرسه دین آسمانى یهود، مسیحیت واسلام، ظهورفاسدترین ومخرّب‌‌ترین جریان منحط در طول تاریخ، پیش بینى و از خطر آن پرهیز داده شده است. دجّال{P . کتاب مقدّس، عهد قدیم، زکریا 9: 6 و 7 و دانیال 7: 19 - 27 و عهد جدید، متّى 24: 15 - 25 و نامه اول یوحنا 4: 1 - 6 و مکاشفه یوحنا 13: 11 - 17؛ سفینةالبحار، ج 2، ص 162 و 163.}

که تجسّم کفر، فریب و گمراهى است، در آخرالزمان ظاهر شده، مردم را به پرستش خویش مى‌‌خواند. برخى از مفسّران، تفسیر آیه »لَخلقف السّموتف والأرض أکبرف مفن خَلقف النّاسف« (غافر(40)،57) را به ظهور دجّال ناظر دانسته‌‌اند که دردید مردم، عظیم‌‌ترین موجود جلوه مى‌‌کند؛ در حالى که{ تاریخ مابعدالظهور، ص142-139؛ علائم آخرالزمان،ص303 - 316.}

خداوند، او را از بسیارى مخلوقات دیگر کوچک‌‌تر مى‌‌شمارد. سرانجام این{. کشف‌‌الأسرار، ج 8، ص 482 - 484.}
پدیده به دست عیسى(ع) محو و نابود خواهد شد.
{. همان، ج2، ص141 - 143؛ الدرّالمنثور، ج5، ص674 و 675.}

4. وقوع مصائب: برخى از آیات عذاب بر کافران و گنه‌‌کاران آخرالزمان که نزول عذاب را انکار مى‌‌کنند؛ تطبیق داده شده است:
»إن أتکفم عَذابفهف بَیَتاً أَو نَهاراً مَا ذَا یَستَعجفلف مفنهف الفمجرفمونَ«. (یونس(10)،50) »فَإفذا نَزلَ بفسَاحَتهفم فَساءَ صَباحف المفنذرین«. (صافات(37)،177).

{ . بحارالانوار، ج 9، ص 213 و 232، ج 52، ص 185؛ ج 53، ص56.}
با استفاده از آیه 65 انعام(6)، برخى از این عذاب‌‌ها بدین شرح گزارش شده‌‌اند: صدایى هراسناک و دود در آسمان و حاکمان ستمگر:
»قفل هفو القادفرف عَلى أَن یَبعَثَ عَلیکفم عَذاباً مفن فَوقفکفم«، فرو رفتن برخى انسان‌‌ها در زمین.
»أَو مفن تَحتف أَرجفلفکفم«، اختلافات بسیار در دین، »أَو یَلبفسَکفم شفیَعاً« قتل و کشتار »و یفذفیقَ بَعضَکفم بَأسَ بَعض«. در این دوره زمانى، ترس و ناامنى،{ تفسیر قمى، ج 1، ص 232.}

گرسنگى و قحطى و فقر و کشتار نیز بسیار رخ خواهد داد:
»وَ لَنبلفونَّکفم بفشَى‌‌ءف مفنَ الْخَوفف والْجفوعف و نَقصف مفن الأَمولف وَالأَنففس....«.
{ نورالثقلین، ج 1، ص 142.}

5. خروج سفیانى: بیشتر مفسّران، از ظهور لشکرى طغیانگر که در »آخرالزمان در کشورهاى اسلامى به ستم و تعدّى پرداخته، سرانجام در صحرایى بیرون از مکّه، گرفتار عذاب الهى مى‌‌شوند«، خبر داده و آیه »ولَو تَرى إفذ فَزفعفوا فَلَا فَوتَ و أفخفذوا مفن مَکانف قَرفیب« (سبأ(34)،51) را درباره آن لشکر دانسته‌‌اند. در روایات شیعه و سنّى، نام رهبر این لشکر، سفیانى ذکر شده است. آیه »أَفأَمفنَ‌‌الَّذینَ مَکَروا السَّیّفَاتف{P . جامع‌‌البیان، مج 12، ج 22، ص 129؛ الدرّالمنثور، ج 6، ص712 - 714؛ عیّاشى، ج 2، ص 57. P}

أَن یَخسففَ اللّهف بفهفمف الأَرضَ... .« (نحل(16)، 45) نیز که توطئه‌‌گران را به فرو رفتن در زمین تهدید مى‌‌کند، بر لشکر سفیانى تطبیق داده شده است. آیه{ البرهان، ج 1، ص 352 و 354.}
»...ءَامفنوا بفما نَزَّلنا مفصَدّفقًا لفما مَعَکفم مفن قَبلف أَن نَطمفسَ وفجوهًا فَنَرفدَّها عَلى أَدبارفهَا« (نساء(4)، 47) نیز درباره بازماندگان لشکر سفیانى تأویل شده که صورت‌‌هایشان معکوس گشته، پشت سرشان قرار مى‌‌گیرد.
{. همان.}

6. نداى آسمانى: بنابر روایات شیعه، جبرئیل نخستین کسى است که‌‌با امام‌‌زمان(عج) بیعت کرده و با صدایى بلند به گونه‌‌اى که به گوش همه جهانیان برسد، این آیه را تلاوت مى‌‌کند:
»أَتى أَمرف اللّهف فَلَا تَستَعجفلفوهف؛ فرمان خدا رسید؛ پس دیگر شتاب مکنید«. (نحل(16)، 1).
{ تفسیر عیّاشى، ج 2، ص 254.}

آیه »وَاستَمفع یَومَ یفنادف المفنادف مفن مَکانف قَریبف × یَومَ یَسمَعونَ الصَّیحَةَ بفالحَقّف ذلفکَ یَومف الخفروجف« (ق(50)،42ù41) نیز به این حادثه، تأویل شده است.
{. نورالثقلین، ج 5، ص 118 و 119.}

7. ظهور منجى بزرگ بشر: مهم‌‌ترین رخداد آخرالزمان، ظهور دوازدهمین امام شیعیان براى رهایى انسان‌‌هاست: »جَاءَالحَقّف و زَهقَ البطفلف إفنَّ البطفلَ کانَ زَهوقًا.« (اسراء(17)، 81) این آیه که از پیروزى چشمگیر حق بر باطل سخن مى‌‌گوید، در روایات به ظهور مهدى(عج) تأویل شده است. آیه P}148 . البرهان، ج 3، ص 576. }

بقره(2). آیه »أَینَ ما تَکونفوا یَأتف بفکفمف اللّهف جَمفیعًا« نیز بر یاران نخستین مهدى(عج) که خداوند آنان را گرداگرد حضرت حاضر مى‌‌سازد، تطبیق داده شده است. آیه »فَإفن یَکففربفها هؤفلَاءف فَقَد وَکَّلنا{ مجمع‌‌البیان، ج 1، ص 426؛ البرهان، ج 1، ص 347 - 355.}

بفها قَومًا لَیسوا بفها بفکفرین«{. البرهان، ج 2، ص 448.}
(انعام(6)،89) نیز چنین است.

8. نزول عیسى(ع): یکى از رخدادهاى آخرالزمان، فرود آمدن عیسى(ع) از آسمان است: »و إفنَّه لَعفلمٌ لفلسَّاعَةف فَلاتَمتَرفنَّ بفها« (زخرف(43)، 61)، »وإفن مفن أَهلف الکفتبف إفلَّا لَیفؤمفنَنَّ بفه قَبلَ مَوتفهف.« (نساء(4)، 159) مفسّران با استفاده از این آیات، ظهور دوباره عیسى(ع) در آخرالزمان راپیش‌‌بینى کرده‌‌اند و در روایات نیز تصریح{ جامع‌‌البیان، مج 3، ج 3، ص 394 - 396؛ مج 4، ج 6، ص 25 - 30؛ مج13، ج25، ص115 و 116؛ کشف‌‌الأسرار، ج 9، ص 74 و ج 2، ص 143؛ ابن‌‌کثیر، ج 1، ص 589 و 590.}

شده که وى در بیت‌‌المقدّس به نماز جماعت امام‌‌زمان(عج) اقتدا و در جنگ‌‌هاى ایشان نیز شرکت خواهد کرد. براساس این تفسیر، فرود آمدن{ مجمع‌‌البیان، ج 3، ص 211؛ نورالثقلین، ج 1، ص 571؛ روح‌‌المعانى، ج 14، ص 147.}
عیسى(ع) از آسمان، یکى از نشانه‌‌هاى نزدیکى قیامت شمرده شده و از ایمان آوردن همه اهل کتاب به حضرت عیسى(ع) در آخرالزمان که یکى از فرماندهان امام‌‌زمان به شمار مى‌‌رود، خبر داده شده است.

9. خروج جنبنده‌‌اى از زمین: قرآن با رمز و ابهام از خروج جنبده‌‌اى حکایت مى‌‌کند که هنگام رویگردانى مردم از معنویّت ،از زمین خارج شده، با مردم سخن مى‌‌گوید. »و إفذا وَقعَ القَولف{. المیزان، ج 15، ص 396.}

عَلَیهفم أَخرَجنا لَهفم دابَّةً مفنَ الأَرضف تفکَلّفمفهفم أَنَّ النَّاسَ کَانوا بفَایتفنا لَایفوقفنون«. (نمل/27، 82) در تفاسیر، مطالب بسیارى درباره این موجود شگفت بیان شده که تا حدّ{P . جامع‌‌البیان، مج11، ج20، ص20-18؛ کشف‌‌الأسرار، ج7، ص258-256؛ قرطبى، ج 13، ص 156 - 158.}

بسیارى غیر واقعى و بى‌‌اساس به نظر مى‌‌رسد و در ظاهر برگرفته از منابع{ . المیزان، ج 15، ص 396.}
اسرائیلى است.
{. کتاب مقدّس، مکاشفه یوحنا 13.}

10. هجوم یأجوج و مأجوج: قومى وحشى و فاسد با تخریب سدّ ذوالقرنین، در اندک زمانى سرتاسر جهان را پر از ظلم و فساد خواهد کرد تا آن که بنابر روایات، در عصر ظهور مهدى، به طور کلّى از بین خواهد رفت: »حَتَّى إفذا ففتفحَت یَأجوجف و مَأجوجف و{ جامع‌‌البیان، مج 10، ج 17، ص 115 - 121؛ تاریخ مابعدالظهور، ص 146 - 150.}

هفم مفن کفلّف حَدَبف یَنسفلون.« (انبیاء(21)،96) برخى، یأجوج و مأجوج را یکى از نژادهاى انسانى، با صفات ظاهرى خاص یا موجوداتى خارق‌‌العاده دانسته‌‌اند که از پشت مانعى مادّى خارج شده، به کشتار مردم و تخریب منابع طبیعى خواهند پرداخت. برخى{ کشف‌‌الاسرار، ج5، ص743- 746؛ الدرّالمنثور، ج 5، ص677-674؛ المیزان، ج 13، ص 336 - 398.}

دیگر نیز آنان را نمادى از یک تمدّن مادّى مخرّب شمرده‌‌اند که سدّ معنوىف ساخته شده به دست پیامبران را منهدم و حیات طبیعى و معنوى را بر کره زمین تهدید خواهد کرد؛ در هر حال،{P . تاریخ ما بعد الظهور، ص 151؛ علائم آخرالزمان، ص200 - 202؛ الفرقان، ج 15 و 16، ص 213 - 223.}

بیش‌‌تر مفسّران با استناد به آیه »وَ تَرَکنَا بَعضَهفم یومَئفذف یَموجف ففى بَعضف و نفففخَ ففى‌‌الصّفورف فَجَمَعنهم جَمعًا« (کهف(18)، 99) که بنابر قول مشهور، به هجوم آنان اشاره داشته و بى‌‌درنگ از قیامت سخن به میان آورده، آن را از نشانه‌‌هاى متّصل به قیامت شمرده‌‌اند و سخن از بازگشت برخى اقوام گذشته را هنگام خروج یأجوج و مأجوج مربوط به قیامت دانسته‌‌اند: »و حَرَامٌ عَلى قَریَةف أَهلَکنها{. مجمع‌‌البیان، ج 7، ص 102؛ کشف‌‌الأسرار، ج 6، ص 306 و 307؛ المیزان، ج 14، ص 326. }

أَنَّهفم لَایَرجفعونَ × حَتَّى إفذا ففتفحَت یَأجوجف و... .« (انبیاء(21)، 95 و 96) برخى دیگر، این حادثه را به استناد روایات بسیار، به دوران ظهور مربوط دانسته و اشاره{ الفرقان، ج 16 و 17، ص 362 - 365.}
به بازگشت برخى اقوام را به مسأله »رجعت« ارتباط داده‌‌اند.
{تاریخ ما بعدالظهور، ص 150؛ الفرقان، ج 16 و 17، ص 365-362.}

11. رجعت: در آخرالزمان برخى از نیکوکاران و بدکاران زمان‌‌هاى گذشته، دوباره زنده مى‌‌شوند. »وَ یَومَ نَحشفرف مفن کفلّف أفمَّةف فَوجاً مفمَّن یفکَذّفبف بفَایتفنا.« (نمل(27)، 83) این آیه فقط به برانگیخته شدن عدّه‌‌اى از مکذّبان و نه همه آن‌‌ها اشاره کرده؛ بدین جهت، روایات و مفسّران شیعه، میان مصداق این آیه و قیامت، تفاوت قائل شده و آیه را به آخرالزمان مربوط دانسته‌‌اند که عدّه‌‌اى از نیکوکاران و بدکاران اعصار گذشته، زنده شده، هر یک نتیجه دنیایى اعمال خویش را خواهد دید. مرگ و زندگى{ . مجمع‌‌البیان، ج 7، ص 366؛ البرهان، ج 4، ص 228 - 231؛ المیزان، ج 15، ص 397 و 398. }

دوباره: »رَبَّنا أَمَتَّنا اثنَتَینف و أَحیَیتَنَا اثنَتَینف« (غافر(40)، 11)، عذاب پیش از عذاب{. بحارالأنوار، ج 53، ص 56.}
بزرگ: »و لَنفذیقَنَّهفم مفنَ العَذابف الأَدنَى دفونَ العَذابف الأَکبَر« (سجده(32)، 21)،{. همان.}

ظهور بندگان پیکارجو پیش از قیامت: »فَإفذا جاءَ وَعدف أفولهفما بَعَثنا عَلَیکفم عفباداً لَنا أفولفى بَأسف شَدید« (اسراء(17)،5)، میثاق{. نورالثقلین، ج 3، ص 138 - 140. }

پیامبران با خداوند براى ایمان آوردن و یارى رساندن به پیامبراسلام: »و إفذ أَخَذَ اللّهف مفیثقَ النَّبفیّینَ... لَتفؤمفنفنَّ بفه و لَتَنصفرنَّهف« (آل‌‌عمران(3)،81) و منّت الهى بر{. تفسیر عیّاشى، ج 1، ص 181.}

مستضعفان تاریخ: »و نفریدف أَن نَمفنَّ عَلَى الَّذینَ استفضعففوا ففى الأَرضف و نَجعلَهفم أَئفمَّةً و نَجعَلَهفم الورفثین.« (قصص(28)،5){ . نورالثقلین، ج 4، ص 107. }

همگى به رجعت، تفسیر و تأویل شده‌‌اند؛ با این حال در تفسیر آیات پیشین، آراى دیگرى نیز گفته شده است.
{  تاریخ ما بعدالظهور، ص 632 - 639، 647.}

12. صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان: پس از پیروزى حضرت مهدى(عج) و یارانش، آرامش و معنویّت بر جهان حاکم خواهد شد:»وَعَدَ اللّهف الَّذینَ ءَامَنوا ... وَ لَیفبدّفلَنَّهفم مفن بَعدف خَوففهفم أَمناً... .« (نور(24)، 55)، »إفنَّ الأَرضَ لفلّهف یفورف

 موعود شماره 36

دسته ها :
دوشنبه ششم 8 1387
احادیث امام زمان علیه السلام 1- 1. نفع‌ بردن‌ از من‌ در زمان‌ غیبتم‌ مانند نفع‌ بردن‌ از خورشید هنگام‌ پنهان‌ شدنش‌ در پشت‌ ابرهاست‌ و همانا من‌ ایمنى‌ بخش‌ اهل‌ زمین‌ هستم‌ ، همچنانکه‌ ستارگان‌ ایمنى‌ بخش‌ اهل‌ آسمانند . (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 181 .)  2.  تصرف‌ کردن‌ در مال‌ دیگرى‌ بدون‌ اجازه‌ صاحبش‌ جایز نیست‌ .(وسائل‌ الشیعة‌ ، ج‌ 17 ، ص‌ 309 .) 3.  من‌ ذخیره‌ خدا در روى‌ زمین‌ و انتقام‌ گیرنده‌ از دشمنان‌ او هستم‌ .(تفسیر نور الثقلین‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 392 .)  4.  ملعون‌ است‌ ، ملعون‌ است‌ کسى‌ که‌ نماز مغربش‌ را به‌ تأخیر بیندازد ، تا زمانى‌ که‌ ستارگان‌ آسمان‌ پدیدار شوند .   (بحار الأنوار ، ج‌ 52 ، ص‌ 15 .) 5.  هیچ‌ چیز مانند نماز بینى‌ شیطان‌ را به‌ خاک‌ نمى‌ مالد ، پس‌ نماز بگزار و بینى‌ شیطان‌ را به‌ خاک‌ بمال‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 182 .) 6.  ملعون‌ است‌ ، ملعون‌ است‌ ، کسى‌ که‌ نماز صبحش‌ را به‌ تأخیر بیندارد ، تا زمانى‌ که‌ ستارگان‌ آسمان‌ محو شوند .   (بحارالأنوار ، ج‌ 52 ، ص‌ 16 .)  7.  هر یک‌ از پدرانم‌ بیعت‌ یکى‌ از طاغوتهاى‌ زمان‌ به‌ گردنشان‌ بود ، ولى‌ من‌ در حالى‌ قیام‌ خواهم‌ کرد که‌ بیعت‌ هیچ‌ طاغوتى‌ به‌ گردنم‌ نباشد .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 181 .) 8.  من‌ آخرین‌ جانشین‌ پیامبر هستم‌ ، و به‌ وسیله‌ من‌ است‌ که‌ خداوند بال‌ را از خاندان‌ و شیعیانم‌ دور مى‌ سازد.   (بحار الأنوار ، ج‌ 52 ، ص‌ 30 .) 9.  هر کس‌ در اجراى‌ اوامر خداوند کوشا باشد ، خدا نیز وى‌ را در دستیابى‌ به‌ حاجتش‌ یارى‌ مى‌ کند .   (بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 331 .) 10.  سنت‌ تخلف‌ ناپذیر خداوند بر این‌ است‌ که‌ حق‌ را به‌ فرجام‌ برساند و باطل‌ را نابود کند ، و او بر آنچه‌ بیان‌ نمودم‌ گواه‌ است‌ .  (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 193 .) 11.  براى‌ زود فرارسیدن‌ فرج‌ ( و ظ‌هور ما ) زیاد دعا کنید ، که‌ آن‌ همان‌ فرج‌ و گشایش‌ شماست‌ .   (کمال‌ الدین‌ للصدوق‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 485 .) 12.  اگر خواستار رشد و کمال‌ معنوى‌ باشى‌ هدایت‌ مى‌ شوى‌ ، و اگر طلب‌ کنى‌ مى‌ یابى‌ .(بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 339 .) 13.  ما در رعایت‌ حال‌ شما کوتاهى‌ نمى‌ کنیم‌ و یاد شما را از خطر نبرده‌ ایم‌ ، که‌ اگر جز این‌ بود گرفتاریها به‌ شما روى‌ مى‌ آورد و دشمنان‌ شما را ریشه‌ کن‌ مى‌ کردند . پس‌ از خدا بترسید و ما را پشتیبانى‌ کنید .  (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 175 .) 14.  و اما در پیشامدها و مسایل‌ جدید به‌ راویان‌ حدیث‌ ما مراجعه‌ کنید ، زیرا که‌ آنان‌ حجت‌ من‌ بر شما هستند و من‌ حجت‌ خدا بر آنان‌ هستم‌ .  (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 181 .) 15.  اگر از خداوند ( صاحب‌ عرت‌ و جلال‌ ) طلب‌ آمرزش‌ کنى‌ ، خداوند تو را مى‌ آمرزد .(بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 329 .) 16.  همانا خدایتعالى‌ مردم‌ را بیهوده‌ نیافریده‌ و بدون‌ تکلیف‌ و جزا رهایشان‌ نکرده‌ است‌ .   (الغیبة‌ للشیخ‌ الطوسی‌ ، ص‌ 174 .) 17.  هر یک‌ از شما باید به‌ آنچه‌ که‌ او را به‌ محبت‌ ما نزدیک‌ مى‌ سازد عمل‌ کند ، و از آنچه‌ که‌ مورد پسند ما نیست‌ و ما را خشمناک‌ مى‌ سازد دورى‌ جوید .   (الإحتجاج‌ للطبرسی‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 324 .) 18.  خداوندا ! وعده‌ اى‌ را که‌ به‌ من‌ داداه‌ اى‌ ، برآورده‌ کن‌ و امر قیام‌ مرا تمام‌ فرما . قدمهایم‌ را ثابت‌ بدار و در سایه‌ قیام‌ من‌ ، جهان‌ را پر از عدل‌ و داد کن‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 13 .)  19.  شهادت‌ مى‌ دهم‌ که‌ معبودى‌ جز خداى‌ یکتا نیست‌ و ملائکه‌ آسمان‌ و صاحبان‌ علم‌ نیز شهادت‌ مى‌ دهند ، آن‌ خدایى‌ که‌ به‌ عدل‌ و داد قیام‌ مى‌ کند ، نیست‌ خدایى‌ جز او که‌ مقتدر و حکیم‌ مى‌ باشد ، و همانا دین‌ نزد خدا اسلام‌ است‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 16 .) 20.  ایمان‌ خداوند عز و جل‌ و بندگانش‌ قرابت‌ و خویشاوندى‌ تیست‌ ، و هر کس‌ که‌ مرا انکار کند از من‌ نیست‌ .   (الغیبة‌ للشیخ‌ الطوسی‌ ، ص‌ 176 .) 21.  پناه‌ به‌ خدا مى‌ برم‌ از نابینایى‌ بعد از روشن‌ بینى‌ ، و گمراهى‌ بعد از هدایت‌ ، و از اعمال‌ ناشایسته‌ و اتنه‌ هاى‌ نابود کننده‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 190 .) 22.  شیعیان‌ ما هنگامى‌ به‌ فرجام‌ نیک‌ و زیباى‌ خداوند میرسند که‌ از گناهانى‌ که‌ نهى‌ شده‌اند ، احتراز نمایند .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 177 .) 23.  کفایت‌ در کارها و عنایت‌ و سرپرستى‌ در همه‌ امور را تنها از خدایتعالى‌ خواهانم‌.(بحار الأنوار ، ج‌ 25 ، ص‌ 183 .) 24.  قلبهاى‌ ما جایگاه‌ مشیت‌ الهى‌ است‌ ، پس‌ هر گاه‌ او بخواهد ما هم‌ مى‌ خواهیم‌ .(بحار الأنوار ، ج‌ 52 ، ص‌ 51 .) 25.  اگر نبود که‌ ما دوستار صلاح‌ شما هستیم‌ و به‌ شما لطف‌ و مرحمت‌ داریم‌ ، همانا به‌ شما توجه‌ والتفات‌ نمى‌ کردیم‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 179 .) 26.  من‌ مهدى‌ هستم‌ ، منم‌ قیام‌ گر زمان‌ ، منم‌ آنکه‌ زمین‌ را آکنده‌ از عدل‌ مى‌ سازد ، آنچنان‌ که‌ از ستم‌ پر شده‌ بود .   (بحار الأنوار ، ج‌ 52 ، ص‌ 2 .) 27.  ستمکاران‌ پنداشتند که‌ حجت‌ خدا نابود شدنى‌ است‌ ، در حالى‌ که‌ اگر به‌ ما اجازه‌ سخن‌ گفتن‌ داده‌ مى‌ شد ، شک‌ و تردید از میان‌ برداشته‌ مى‌ شد .   (بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 4 .) 28.  من‌ صاحب‌ حقم‌ ... علامت‌ ظ‌هورم‌ زیاد شدن‌ آشوب‌ ها و فتنه‌ هاست‌ .(بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 320 .) 29.  علم‌ و دانش‌ ما به‌ خبرهاى‌ شما احاطه‌ دارد و چیزى‌ از اخبار شما بر ما پوشیده‌ نمى‌ ماند .  (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 175 .) 30.  دین‌ از آن‌ محمد  صلی الله علیه واله وسلم و عدایت‌ از آن‌ على‌ امیر المؤمنین‌  علیه السلام است‌ ، زیرا عدایت‌ مال‌ اوست‌ و در نسل‌ او مى‌ ماند تا روز قیامت‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 160 .) 31.  کسى‌ که‌ نسبت‌ به‌ ما ظ‌لم‌ ورزد ، از جمله‌ ستمکارانى‌ است‌ که‌ مشمول‌ لعنت‌ خدا است‌ ، چرا که‌ خدا فرموده‌ است‌ : " آگاه‌ باشید که‌ لعنت‌ خدا بر ستمکاران‌ است‌ " .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 182 .) 32.  من‌ و تمامى‌ پدرانم‌ ... بندگان‌ خداوند عز و جل‌ هستیم‌ .(بحار الأنوار ، ج‌ 25 ، ص‌ 267 .) 33.  سجده‌ شکر از لازم‌ ترین‌ و واجب‌ ترین‌ مستحبات‌ است‌ .(بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 161 .) 34.  هر گاه‌ خداوند به‌ ما اجازه‌ دهتد که‌ سخن‌ بگوییم‌ ، حق‌ ظ‌اهر خواهد شد و باطل‌ سست‌ و ضعیف‌ شده‌ و از میان‌ شما خواهد رفت‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 25 ، ص‌ 183 .) 35.  دختر رسول‌ خدا  صلی الله علیه واله وسلم براى‌ من‌ سرمشق‌ و اسوه‌ اى‌ نیکوست‌ .(بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 180 .) 36.  زمان‌ ظ‌هور و فرج‌ ما با خداست‌ ، و تعیین‌ کنندگان‌ وقت‌ ظ‌هور ، دروغگویانند .(بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 181 .) 37.  از خدا بترسید و تسلیم‌ ما شوید و کارها را به‌ ما واگذارید ، برماست‌ که‌ شما را از سرچشمه‌ سیراب‌ برگردانیم‌ ، چنان‌ که‌ بردن‌ شما به‌ سرچشمه‌ از ما بود، در پى‌ کشف‌آنچه‌ از شما پوشیده‌ شده‌ نروید و مقصد خود را با دوستى‌ ما بر اساس‌ راهى‌ که‌ روشن‌ است‌ به‌ طرف‌ ما قرار دهید .(بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 179 .) 38.  ظ‌هورى‌ نیست‌ مگر به‌ اجازه‌ خداوند متعال‌ ، و آن‌ هم‌ پس‌ از زمان‌ طولانى‌ و قساوت‌ دلها و فراگیر شدن‌ رمین‌ از جور و ستم‌ .   (الإحتجاج‌ للطبرسی‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 478 .) 39.  آگاه‌ باشید به‌ زودى‌ کسانى‌ ادعاى‌ مشاهده‌ مرا خواهند کرد . آگاه‌ باشید هر کس‌ قبل‌ از " خروج‌ سفیانى‌ " و شنیدن‌ صداى‌ آسمانى‌ ، ادعاى‌ مشاهده‌ مرا کند دروغگو و افترا زننده‌ است‌ " حرکت‌ و نیرویى‌ جز به‌ خداى‌ بزرگ‌ نیست‌ .   (الإحتجاج‌ للطبرسی‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 478 .) 40.  من‌ باقیمانده‌ از آدم‌ و ذخیره‌ نوح‌ و برگزیده‌ از ابراهیم‌ و خلاصه‌ محمد ( درود خدا بر همگى‌ آنان‌ باد ) هستم‌ .   (بحار الأنوار ، ج‌ 52 ، ص‌ 238 .) 41.  نسیم‌ ، خدمتکار حضرت‌ مهدى‌ علیه‌ السلام‌ گوید : آن‌ حضرت‌ به‌ من‌ فرمود : " آیا تو را در مورد عطسه‌ کردن‌ بشارت‌ دهم‌ ؟ " گفتم‌ : آرى‌ . فرمود : " عطسه‌ ، علامت‌ امان‌ از مرگ‌ تا سه‌ روز است‌ . "   (بحار الأنوار ، ج‌ 51 ، ص‌ 5 .) 42.  حق‌ با ماست‌ و در میان‌ ماست‌ ، کسى‌ جز ما چنین‌ نگوید مگر آنکه‌ دروغگو و افترا زننده‌ باشد .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 191 .) 43.  همانا خداوند متعال‌ ، کسى‌ است‌ که‌ اجسام‌ را آفریده‌ و ارزاق‌ را تقسیم‌ فرموده‌ ، او جسم‌ نیست‌ و در جسمى‌ هم‌ حلول‌ نکرده‌ ، " چیزى‌ مثل‌ او نیست‌ و شنوا و داناست‌ ."   (الغیبة‌ للشیخ‌ الطوسی‌ ، ص‌ 178 .) 44.  خداوند با ماست‌ و به‌ جز ذات‌ پروردگار به‌ چیزى‌ نیاز نداریم‌ ، و حق‌ با ماست‌ ، پس‌ اگر کسانى‌ با ما نباشند ، هرگز در ما وحشتى‌ ایجاد نمى‌ شود " ما دست‌ پرورده‌ هاى‌ پروردگارمان‌ ، و مردم‌ دست‌ پرورده‌ هاى‌ ما هستند .   (الغیبة‌ للشیخ‌ الطوسی‌ ، ص‌ 172 .) 45.  دانش‌ ، دانش‌ ماست‌ و از کفر کافر ، گزندى‌ بر شما نیست‌ .(بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 151 .) 46.  اگر شیعیان‌ ما - که‌ خداوند آنها را به‌ طاعت‌ و بندگى‌ خویش‌ موفق‌ بدارد - در وفاى‌ به‌ عهد و پیمان‌ الهى‌ اتحاد و اتفاق‌ مى‌ داشتند و عهد و پیمان‌ را محترم‌ مى‌ شمردند ،  سعادت‌ دیدار ما به‌ تأخیر نمى‌ افتاد و زودتر به‌ سعادت‌ دیدار ما نائل‌ مى‌ شدند . (الإحتجاج‌ للطبرسی‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 499 .) 47.  من‌ از افرادى‌ که‌ مى‌ گویند : ما اهل‌ بیت‌ ( مستقلا از پیش‌ خود و بدون‌ دریافت‌ از جانب‌ خداوند ) غیب‌ مى‌ دانیم‌ و در سلطنت‌ و آفرینش‌ موجودات‌ با خدا شریکیم‌ ، یا ما را از مقامى‌ که‌ خداوند براى‌ ما پسندیده‌ بالاتر مى‌ برند ، از چنین‌ افرادى‌ نزد خدا و رسولش‌ بیزارى‌ مى‌ جوییم‌ .   (الإحتجاج‌ للطبرسی‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 487 .)  48.  فضیلت‌ دعا و تسبیح‌ بعد از نمازهاى‌ واجب‌ در مقایسه‌ با دعا و تسبیح‌ پس‌ از نمازهاى‌ مستحبى‌ ، مانند فضیلت‌ واجبات‌ بر مستحبات‌ است‌ .   (الإحتجاج‌ للطبرسی‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 487 .) 49.  سجده‌ بر قبر جایز نیست‌ .(الإحتجاج‌ للطبرسی‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 490 .) 50.  وجود من‌ براى‌ اهل‌ زمین‌ سبب‌ امان‌ و آسایش‌ است‌ ، همچنان‌ که‌ ستارگان‌ سبب‌ امان‌ اهل‌ آسمانند .   (بحار الأنوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 380 .) 51.  به‌ راستى‌ که‌ مقدرات‌ خداوند متعال‌ مغلوب‌ مشود ، و اراده‌ الهى‌ مردود نگردد ، . چیزى‌ بر توفیق‌ او پیشى‌ نگیرد .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 191 .) 52.  اما علت‌ و فلسفه‌ آنچه‌ از دوران‌ غیبت‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌ ، پس‌ خداوند عز و جل‌ در قرآن‌ فرموده‌ است‌ : " اى‌ مؤمنان‌ از چیزهایى‌ نپرسید که‌ اگر آشکار شود ، بدتان‌ آید . "    (بحار الأنوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 380 .) 53. زمین‌ خالى‌ از محبت‌ خدا نیست‌ ، یا آشکار است‌ و یا نهان‌ .(کمال‌ الدین‌ للصدوق‌ ، ج‌ 2 ، ص‌ 511 .) 54.  هر گاه‌ علم‌ و نشانه‌ اى‌ پنهان‌ شود ، علم‌ دیگرى‌ آشکار گردد ، و هر زمان‌ که‌ ستاره‌اى‌ افول‌ کند ، ستاره‌اى‌ دیگر طلوع‌ نماید .   (بحار الأنوار ، ج‌ 53 ، ص‌ 185 .) 55.  بار الها ! توفیق‌ بندگى‌ و دورى‌ از گناه‌ و نیت‌ پاک‌ . شناخت‌ حرام‌ را به‌ ما عطا فرما ، و با هدایت‌ و استقامت‌ در راهت‌ گرامیمان‌ بدار .   (المصباح‌ للکفعمی‌ ، ص‌ 281 .)   

 

دسته ها : احادیث مهدوی
چهارشنبه بیست و چهارم 7 1387
X